Web Analytics Made Easy - Statcounter

توان سینمای ایران با تولید فیلم هایی همچون "یوسف پیامبر" ، "مختارنامه" و "محمد رسول الله (ص)" نشان داده است که می تواند با هالیوود به رقابت بپردازد و به موتور محرک نشر فرهنگ ایرانی اسلامی در سطح جهانی تبدیل شود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از چهارفصل؛ سینمای هالیوود پر است از فیلم هایی که در ژانرهای مختلف و با اهداف گوناگون به ساخت فیلم ها می پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بخش اعظمی از این فیلم ها به دلیل استفاده از جلوه های ویژه متحمل هزینه های زیادی در بخش جنگ این فیلم ها می شود که اکثر فیلم ها را به خود اختصاص داده است.

هالیوود و قهرمان سازی

فیلم های شهرت یافته هالیوود صرفاً بخاطر جلوه های ویژه نیست که پیشرفت کرده اند بلکه برخی از این فیلم ها بخاطر داستان، کارگردان و تیم فکری که در پشت پرده این فیلم ها قرار گرفته اند، توانسته است به صدر تماشای مخاطبین جهانی دست یابند و از سویی فیلم هایی هم هستند که با هزینه های مصرف شده زیادی جایگاه خاصی بین مخاطبین به دست نیاورده اند.

در سینمای ایران نیز بسیاری از اهالی سینما به دنبال ایجاد فضا و گسترده کردن حوزه تولیدی پروژه و بهره‌گیری از امکانات خاص برای تولید هستند اما تاکنون به غیر از مواردی خاص، چنین چیزی رخ نداده است. در این میان فیلم‌هایی ماندگار شده‌اند اما سینمایی‌هایی با ژانر جنگ خود متمایز‌ند. در میان فیلم های هالیوودی فیلم " تک تیرانداز آمریکایی" بیش از همه توجه همگان را به خود جلب کرده است.

تبدیل چهره آدمکش به وطن پرست فداکار در هالیوود

«تک تیرانداز آمریکایی» ساخته کلینت ایست‌وود ۸۴ ساله یک درام جنگی اقتباسی است. برگرفته از رمانی به همین نام که «کریس کایل» آن را نوشته است. او یکی از مرگبارترین تیراندازهای حرفه‌ای در ارتش آمریکا بود. بنا به گفته‌‎ها او 255 نفر را در چهار دوره خدمتش در عراق مورد هدف قرار داده که کشته شدن 160 نفر از آنان از جانب وزارت دفاع مورد تایید قرار گرفته است؛ او طی سال‌ها زندگی در این کشور جنگ زده در بسیاری از عملیات‌های مهم شرکت می‌کند و توسط شورشی‌ها به «شیطان رمادی» و توسط همرزمانش به «افسانه» ملقب می‌شود.

با آنکه فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» آنچنان که امید می‌رفت نتوانست در گرفتن جوایز معتبر موفق ظاهر شود اما فروش سینمایی آن یکی از رکوردهای فروش در سینمای جنگ را شکست و توانست 543 میلیون دلار بفروشد. پس از این موفقیت در باکس آفیس حال آخرین ساخته کلینت ایست‌وود به نمایش خانگی وارد شده و در هفته اول در راس فروش دیسک‌های بلو ری آن قرار گرفته است.

اما این چیزی است که در فیلم نشان داده می شود و واقعیت زندگی او چیزِ دیگری است و ضعف فیلم نیز از همین جا ریشه می گیرد . کریس کایل آنقدرها هم که فیلم نشانمان می دهد قهرمان نبوده است . او بارها اعلام کرده بود که عراقی ها یک مشت انسانِ وحشی هستند که باید کشته شوند . در صورتی که ایستوود از کایل قهرمانی می سازد که در میدان جنگ و در اخلاق و رفتارِ میهن پرستانه بی نقص است . او در کتابش به راحتی اذعان کرده است که از کشتنِ اهداف لذت می برده و هرگز از اینکه کسی را کشته است ناراحت نیست . اما ایستوود در فیلمِ تک تیرانداز آمریکایی تصویر کایل را نرم تر کرده و از خشونت و بی رحمی به دور کرده است . او در صخنه هایی حتی نشان می دهد که کایل به اخلاق گرایی در جنگ اهمیت می داده است . مانند صحنه ای که کودکی اسلحه ای را از زمین بر می دارد و به سوی سربازان آمریکایی می گیرد و کایل دعا می کند که کودک اسلحه را زمین بگذارد تا مجبور نشود به سمتِ او شلیک کند .

سینمایی ایران و دریای بیکران دفاع مقدس

ایران در تاریخ معاصر  دفاع مقدس را با یک جنگ تحمیلی 8 ساله را با حدود 300 هزار شهید و حدود یک میلیون جانباز و50 هزار آزاده با چند ده عملیات بزرگ و یک مساحت چند هزار کیلومتری نبرد  پشت سر گذاشته است . ظرفیت دفاع مقدس در چند سال اخیر مغفول مانده است و هر از چندگاهی فیلمی از شخصیت های دفاع مقدس به نمایش در می آید که با اقبال عمومی مخاطبین سینمای ایران روبرو می شود. اما آنچه که مشهود است، عدم پرداختن کافی به سوژه های جنگ تحمیلی است که جای خالی آن در این فیلم ها به وفور یافت می شود.

در مقابل این تک تیرانداز آمریکایی که با 160شلیک موفق که حتی در بین کشته ها بچه ها و زن هم دیده می شود، عبدالرسول زرین با 700 شلیک موفق در دفاع مقدس قرار گرفته است که تا الان به عنوان یک سوژه که می توان به عنوان یک قهرمان و الگو به جوانان ایران معرفی کرد، پرداخته نشده است.

قهرمان شلیک ایران در گمنامی

شهید عبدالرسول زرین یکی از شهدای کهگیلویه و بویراحمد است که سال ۱۳۲۰ در یکی از روستاهای توابع استان کهگیلویه و بویراحمد متولد شد. در چهار سالگی پدر و در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و پس از مرگ آن دو، سرپرستی اش را دایی‌او بر عهده گرفت.

در زمان جنگ تحمیلی عبدالرسول زرین که افتخار عضویت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد و مردانه و هوشیارانه به سرکوب ضد انقلاب پرداخت.  بعد از آن به جبهه جنوب شتافت و در کنار سردار شهید «حاج حسین خرازی» و سردار «رحیم صفوی» به نبرد پرداخت. وی در جبهه‌ها نقش منحصر به فردی ایفا کرد و در جنگ‌های نامنظم و دیگر عملیات‌ها به عنوان تک تیرانداز، نقش حساس و ظریف خود را بازی کرد و با ۷۰۰ شلیک موفق، صیاد خمینی لقب گرفت.

توان سینمای ایران با تولید فیلم هایی همچون "یوسف پیامبر" ، "مختارنامه"، "محمد رسول الله (ص)" نشان داده است که می تواند با هالیوود به رقابت بپردازد و به موتور محرک نشر فرهنگ ایرانی اسلامی در سطح جهانی تبدیل شود و دریای بیکران دفاع مقدس ظرفیتی است که می توان از آن برای این مهم استفاده کرد و جوانان را به جای الگوگیری از "بتمن"، "سوپرمن"، " مرد عنکبوتی" و... با الگوهای دفاع هشت ساله دفاع مقدس آشنا سازد.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۱۲۳۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شده‌ای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، می‌شناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتاب‌های متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی می‌توان این کتاب‌ها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه می‌خوانیم:

خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی می‌تواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟

ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوان‌ها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیت‌ها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانم‌هایی که مشکلات و مسائل زندگی‌ شان تقریباً شبیه آنها است، کمک می‌کند. کلاً قصه گویی ما ایرانی‌ها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئله‌ای پیش‌آمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم می‌توانی همان راه را بروی و موفق شوی.

الگویی برای زنان امروز

 زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمی‌داند که دقیقاً از خودش چه می‌خواهد. دلش می‌خواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش می‌خواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش می‌خواهد یک مانکن باشد ... نمی‌داند چه می‌خواهد و به همین دلیل هر دری را می‌زند تا ببیند کدام یک از این جنبه‌ها می‌تواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آن‌ها از این جهت که این راه را نشان می‌دهد و الگویی می‌شود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.

کیفیت کتاب‌های منتشر شده در این زمینه چگونه است؟

 آن چنان نیست که انتظار می‌رود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژه‌ها و زندگی‌هایی که بازتاب داده می‌شود، کتاب‌ها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش می‌روند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق می‌کنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقت‌هایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتاب‌های این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانواده‌ها باعث می‌شود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش می‌خواهد بنویسد همین منجر می‌شود به کتاب‌سازی.

حجم کار زیاد است و همه دلشان می‌خواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کرده‌اند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همین‌ها دست به دست هم می‌دهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.

ضربه به ادبیات پایداری و کتاب‌هایی که طعم و نمک ندارند

این کتاب سازی‌ها چه آسیبی می‌زنند و در مقابل چه کار باید کرد؟

 دلم می‌خواهد به نهادها و ارگان‌های مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزه‌ی ادبیات و بحث‌های رسانه‌ای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهاد‌ها و ارگان‌ها و سازمان‌هایی خوردیم که دلشان می‌خواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتاب‌ها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتاب‌ها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب می‌زنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتاب‌های حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رسته‌های نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیه‌ی نهاد‌ها و ارگان‌ها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...

این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بی‌روح هستند و طعم و نمک ندارند.

نظرتان درباره جایزه‌ها چیست؟

جایزه‌ها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسنده‌هاست اما عملاً جایزه‌ها برای کتاب‌های سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب می‌نویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ می‌کنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!

این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسنده‌هایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمی‌گیرد.

اعتبار جوایز به آثاری است که بر می‌گزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشته‌اند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح می‌دهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.

یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگان‌ها هیچ نیازی نیست؟

این حمایت‌ها و احساس تکلیف‌های نادرست باعث شده ما با لشکری از آدم‌ها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بی‌در و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا می‌سوزد و احساس می‌کنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمی‌شناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر می‌کنند نویسنده شده‌اند. نویسنده‌ای که رمان نخوانده و ادبیات و سبک‌ها و اصلاً جریانات ادبی را نمی‌شناسد، چطور می‌تواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟

قلم‌هایی که نیاز به رشد دارند

این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمی‌شود. اما این اتفاق دارد می‌افتد و کرور کرور از این مدل آدم‌ها می‌آیند و کتاب می‌نویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح می‌شوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمی‌شود. این درد هم دامن‌گیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسنده‌ها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمان‌های خوانده شده‌شان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!

طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه می‌کنند نباید منتظر کتاب‌های مانا و تأثیر گذار باشیم.

مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتاب‌های ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتاب‌ها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟

این را باید از کارگردان‌ها و سینماگران و تهیه کننده‌ها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و می‌توانند سرمایه‌شان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلم‌هایی که ساخته‌ می‌شود استقبال می‌کنند.

چه طور می‌توان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟

سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمی‌داند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهم‌تر است. کتاب‌های خوب دفاع مقدس کارهای آماده‌ای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنه‌های نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتاب‌ها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژه‌ها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخش‌اش شاید بحث همین رسانه‌ها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکرده‌اند تا گفت‌وگویی بین نویسنده و فیلمنامه‌نویس یا تهیه‌کننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیه‌کننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفت‌وگویی بین این دو گروه برقرار نمی‌شود.

به هر حال برای بسیاری از کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتاب‌های دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان می‌توانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلم‌های خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگ‌های خلاقانه و با صحنه پردازی‌های فکر شده توانسته‌اند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «سروان شوذب مشکینی» زیر تیغ نقد
  • کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند
  • حضور نشر سرو با بیش از ۱۱۳ عنوان اثر در نمایشگاه کتاب تهران
  • دستاوردهای ایران، همرده با کشورهای پیشگام در حوزه‌ جنگ‌افزارسازی است
  • تشییع شهید گمنام دفاع مقدس در سازمان زندان‌‎ها
  • تجهیزات دفاعی ایران هم‌سطح کشور‌های پیشگام در حوزه جنگ‌افزارسازی است
  • یادواره شهدای روستای عیش آباد رفسنجان
  • روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
  • دفاع مقدس ما امروز در جنگ نرم است
  • فاز نخست موزه دفاع‌ مقدس زنجان افتتاح می‌شود